🔰اکسیرِ #عشق، معنیِ واژه ها را دگرگون می کند، عشق: جبر را به آزادی، کین و جدایی را به مهر و معیّت، کثرت را به وحدت، نفس را به حق، فنا را به بقا و نیستی را به جاودانگی تبدیل می کند! و در مقابل آنکه عاشق نیست اسیر و در حبسِ واژه ها ست و از پوست و قشر الفاظ نمی تواند عبور کند.
لفظِ جبرم، عشق را، بی صبر کرد
و آنکه عاشق نیست، حبسِ جبر کرد
این معیّت با حق است و جبر نیست
این تجلّیِ مَه است، این ابر نیست
وَر بُوّد این جبر، جبرِ عامه نیست
جبرِ آن اَمّّارهُ خودکامه نیست
جبر را ایشان شناسند ای پسر
که خدا بُگشادِشان در دل بَصر
غیبِ آینده بر ایشان گشت فاش
ذکرِ ماضی پیشِ ایشان گشت لاش
اختیار و جبرِ ایشان دیگر است
قطره ها اندر صدفها گوهر است
📚 دفتر اول #مثنوی_مولانا ص ۶۸
@book_noor
🔷 از مفاهیم سخت و پیچیده #مثنوی_معنوی مسئله #جبر و #اختیار است که جزو دغدغه های حضرت #مولانا ست.
در این ابیات سخن از مرتبه و جایگاه انسان هایی است که توانسته اند از چنبره و زنجیر زمان و مکان خارج شوند و جانشان با حضرت حق متحد گردد و معانی را از آن افق با نور دل بنگرند و لذا جبر و اختیار ایشان معنی دیگری می یابد و به معنای معیت و وحدت با حق است.
گرچه در ظاهر آنان در صدف مکان و زمان اند ولی با اکسیر عشق و در همین عالم به گوهری دست یافته اند که بقول حضرت #حافظ از کون و مکان خارج است.
📚لاش: هیچ و پوچ؛ امّاره: بسیار امر کننده، گمراه کننده؛ تجلّی: تابش، روشنی؛ عامه: همگان، عموم مردم
لفظِ جبرم، عشق را، بی صبر کرد
و آنکه عاشق نیست، حبسِ جبر کرد
این معیّت با حق است و جبر نیست
این تجلّیِ مَه است، این ابر نیست
وَر بُوّد این جبر، جبرِ عامه نیست
جبرِ آن اَمّّارهُ خودکامه نیست
جبر را ایشان شناسند ای پسر
که خدا بُگشادِشان در دل بَصر
غیبِ آینده بر ایشان گشت فاش
ذکرِ ماضی پیشِ ایشان گشت لاش
اختیار و جبرِ ایشان دیگر است
قطره ها اندر صدفها گوهر است
📚 دفتر اول #مثنوی_مولانا ص ۶۸
@book_noor
🔷 از مفاهیم سخت و پیچیده #مثنوی_معنوی مسئله #جبر و #اختیار است که جزو دغدغه های حضرت #مولانا ست.
در این ابیات سخن از مرتبه و جایگاه انسان هایی است که توانسته اند از چنبره و زنجیر زمان و مکان خارج شوند و جانشان با حضرت حق متحد گردد و معانی را از آن افق با نور دل بنگرند و لذا جبر و اختیار ایشان معنی دیگری می یابد و به معنای معیت و وحدت با حق است.
گرچه در ظاهر آنان در صدف مکان و زمان اند ولی با اکسیر عشق و در همین عالم به گوهری دست یافته اند که بقول حضرت #حافظ از کون و مکان خارج است.
📚لاش: هیچ و پوچ؛ امّاره: بسیار امر کننده، گمراه کننده؛ تجلّی: تابش، روشنی؛ عامه: همگان، عموم مردم